جدول جو
جدول جو

معنی گن کر - جستجوی لغت در جدول جو

گن کر
گیاهی بدبو با برگهای درشت و پهن، بوگندو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ کَ مَ نِ)
دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 5500گزی خاور مراغه و 3هزارگزی شمال راه شوسۀ مراغه به میانه. هوای آن معتدل و دارای 101 تن سکنه است. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات و نخود است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مَذَ)
غمگین کردن. ایساف. اشجاء. تتریح. ایحاش. احزان. اقلاق. شجب. هم. شف. شجو. شجن. حزن. (از تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
گندیده، گند دهنده
فرهنگ گویش مازندرانی